امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1452

1. منم که بی به تو صد گونه داغ می سوزم

2. تو لابه دانی و من لاغ لاغ می سوزم

3. فراغ وصل ندارم ز مفلسی، هر چند

4. چو مفلسان ز برای فراغ می سوزم

5. شب سیاه مرا نیست روشنی، هر چند

6. که شام تا به سحر چون چراغ می سوزم

7. مرا به داغ سگی سوختی و درد نکرد

8. سگم نخواندی، از این درد و داغ می سوزم

9. مباش گرم دماغ و بسوز خسرو را

10. من آخر از تو به هم زین دماغ می سوزم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیاید نکوکار از بدرگان
* محال است دوزندگی از سگان
شعر کامل
سعدی
* زره ز زلف گره گیر بر تن است تو را
* به روز رزم چه حاجت به جوشن است تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* از اتفاق چه خوشتر بود میان دو دوست
* درون پیرهنی چون دو مغز یک بادام
شعر کامل
سعدی