امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1589

1. خوش است میکده، ساقی، به روی همنفسان

2. ز جام ساقی دوشینه جرعه ای برسان

3. محقق است که خیاط غیب روز ازل

4. ندوخت خلعت رندی به قد بوالهوسان

5. به کنج میکده بنشین مدام و قانع باش

6. که خون خویش خوری به که می ز دست کسان

7. چراغ عیش برافروز از شراب که زود

8. شود ز دست تو رغبت چو روغن بلسان

9. کسی که گوهر ذاتیش بی خلل باشد

10. چه التفات نماید به اختیار خسان

11. نهفته دار قدح را درون خلوت خاص

12. رو مدار که افتند اندر او مگسان

13. بیار باده که ما را نماند چون خسرو

14. غمی ز شحنه و قاضی و بیمی از عسسان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باش تا خواجه درین باب چه گوید، چه کند
* آب چون زنگ خورد یا می چون آب بقم
شعر کامل
فرخی سیستانی
* اگر به شربت شمشیر او سری داری
* حریف ضربت آن بازوان سیمین باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چو بستی کمر بر در راه آز
* شود کار گیتیت یکسر دراز
شعر کامل
فردوسی