امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1641

1. امروز به نظاره آن سرو خرامان

2. بس عاقل و هشیار که شد بی سرو و سامان

3. جانم شده گمراه و به دل مانده خیالی

4. زان سرو که می رفت به صد ناز خرامان

5. ای بی خبر، از حال چه گویم به تو این حال

6. دانی که ندانند غم سوخته خامان

7. از چشم غلامان چونه ای هیچ گهی دور

8. خواهم که ببوسم به هوس چشم غلامان

9. گر پیش تو لافد مه کامل، نپذیرد

10. دعوی تمامی کس ازین نیم تمامان

11. از بوی خط و زلف تو بس جا که رود باد

12. گر وام کند مشکی ازان غالیه دامان

13. خسرو چه دری جامه، چو فرهاد شو از عشق

14. کز ناله کسی را فگند چاک به دامان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قاعدهٔ قد تو فتنه به پا کردن است
* مشغلهٔ زلف تو بستن و واکردن است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
* به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
شعر کامل
سعدی
* سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
* غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
شعر کامل
سعدی