امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1804

1. چه کردم کآخرم فرمان نکردی

2. بدیدی دردم و درمان نکردی

3. ز هجران تو کفری هست بر من

4. شب کفر مرا ایمان نکردی

5. به دشواری برآمد جانم از تن

6. ببردی جان من، آسان نکردی

7. چه جانها کان به وجه بوسه تو

8. برفت و نرخ را ازان نکردی

9. به گریه خواستم وصلت در این ملک

10. گدای خویش را سلطان نکردی

11. به کویت آرزومندان نمودند

12. نگاهی جانب ایشان نکردی

13. ترا گفتم که یک روزی مرا باش

14. برفتی از من و فرمان نکردی

15. دلم بردی و گفتی خواهمت داد

16. چو رفتی، پیش یاد آن نکردی

17. ندیدی عیش خسرو تلخ هرگز

18. به حلوای لبش مهمان نکردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوردن گندم برون انداخت آدم را ز خلد
* تا بدانی پیش حق یک جو اطاعت سهل نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* عندلیبان را غذای روح باشد بوی گل
* مرغ دشت است آن که عاشق بر جو و بر ارزنی ست
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گه سبو زنم بر سنگ، گه به پای خم افتم
* ساقیا مرنج از من عالم جوانیهاست
شعر کامل
صائب تبریزی