امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1849

1. می به جام ار چه زخون من مسکین داری

2. نوش بادت که شکرخنده شیرین داری

3. دو حیات است ز یک خنده تو عاشق را

4. زانکه در حقه یک خنده دو پروین داری

5. زان لب ساده گرم بوسه ببخشی، کم ازآنک

6. نظری جانب این گریه رنگین داری

7. پیش صوفی گذرو، گریه خونین، فرمای

8. تا به خون دست بشوید دلش از دین داری

9. نگری در من و چون من نگرم برشکنی

10. این چه فتنه ست که بهر من مسکین داری

11. خار در بستر تنهاییم افگند فراق

12. زان چه سودم که تو آن بر گل و نسرین داری؟

13. همه را زنده کنی و بکشی خسرو را

14. جان من این چه طریق است و چه آیین داری؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
* به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
شعر کامل
سعدی
* نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان
* نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست
شعر کامل
حافظ