امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1850

1. بختم از خواب در آمد چو تو با من خفتی

2. نه در آغوش که در دیده روشن خفتی

3. هر دمی گردی و در دیده ناخفته دوست

4. دوستانه ز پی کوری دشمن خفتی

5. یاد داری که شبی هر دو به بستان بودیم

6. من به خار و خس و تو در گل و گلشن خفتی

7. این چه عید است که خسرو ز تو قدری دریافت

8. که تو با او همه شب دست به گردن خفتی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک خونین نه ز هر آب و گل آید بیرون
* این گل از دامن صحرای دل آید بیرون
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن گوی که طاقت جوابش داری
* گندم نبری به خانه چون جو کاری
شعر کامل
سعدی
* تا شانه صفت چنگ زدم بر سر زلفت
* گه عقده گشاینده گهی نافه فروشم
شعر کامل
فروغی بسطامی