امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1990

1. هزار شکر خدا را که چون تو دلداری

2. نمود روی به من بعد مدتی یاری

3. کنون زبون خیالات غمزه های توام

4. میان مجلس مستان چنانکه هشیاری

5. تو یوسفی و من از نقد جان خریدارت

6. بیا بگو که نیابی چو من خریداری

7. اگر چه حسن تو از آفتاب اندک نیست

8. ولی ز حسن تو اندک ترست بسیاری

9. اگر چه بار جفای تو هر کسی نکشد

10. من ضعیف جفاکش همه کشم باری

11. هزار طعنه چه گویی که از سرم برخیز

12. کس این سخن نکند خاصه با تو چون یاری

13. جفا کنی وز من عذرخواهی از شوخی

14. چه می کنی و چه می خواهی از گرفتاری

15. زبان باین قدری رنجه دار بر خسرو

16. که گر بگویدت آن منی بگو آری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب
* که حیف باشد از او غیر او تمنایی
شعر کامل
حافظ
* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* چه محو ناخدا گردیده ای، ای از خدا غافل؟
* ندارد این سفر باد مرادی غیر یاربها
شعر کامل
صائب تبریزی