امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 30

1. ای جهانی بنده چون من مر ترا

2. نیست چون من بنده دیگر ترا

3. دل چو نطفه در رحم خون می خورد

4. تا چرا زاد این چنین مادر ترا

5. از برای آفت جان منست

6. شانه گر ره می کند بر سر ترا

7. لشکر فتنه بکش، عالم بگیر

8. فتنه شد چون جملگی لشکر ترا

9. عالمی را از تو شد پیمانه پر

10. پر نگشت از خون کس ساغر ترا

11. من ز جورت مو شدم وز آه من

12. جز میان چیزی نشد لاغر ترا

13. نامسلمانی مکن شرمی بدار

14. چند گویم حال خسرو مر ترا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دولت جان پرورست صحبت آمیزگار
* خلوت بی مدعی سفره بی انتظار
شعر کامل
سعدی
* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* از زلف مشکبوی تو مجلس معطرست
* گوئی که عود خام بر آتش نهاده‌ئی
شعر کامل
خواجوی کرمانی