امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 309

1. از بند زلف غمزدگان را سبب فرست

2. وز قند لعل دلشدگان را طرب فرست

3. از من به فن لب آمده جانی ربوده ای

4. یک بوسه نامزد کن و بازم به لب فرست

5. تو ماه و من چو تار قصب در غمت ضعیف

6. ای ماهتاب، نور به تار قصب فرست

7. امروز چون به خنده رطب لب گشوده ای

8. ما را خبر از آن رطب بوالعجب فرست

9. سلطانی از پی تو فرستاد جان، تو نیز

10. از وعده وصال به جانش طرب فرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم
* گر همه زهرست چون خوردیم ساغر نشکنیم
شعر کامل
وحشی بافقی
* غنچه را پیش دهان تو صبا خندان یافت
* آنچنان بر دهنش زد که دهن پر خون شد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* خواهی حنای پا کن و خواهی نگار دست
* من مشت خون خویش نمودم حلال تو
شعر کامل
صائب تبریزی