امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 332

1. بیا بیا که مرا طاقت جدایی نیست

2. رها مکن که دلم را ز غم رهایی نیست

3. دلم ببردی و گر سر جدا کنی ز تنم

4. به جان تو که دلم را سر جدایی نیست

5. بریز جرعه که هنگامه غمت گرم است

6. بگیر باده که هنگام پارسایی نیست

7. اگر ربوده به زلف تو شد دلم چه عجب

8. چو کار زلف تو، الا که دلربایی نیست

9. بر آب دیده روانی تو همی خواهم

10. اگر چه آب مرا بر درت روایی نیست

11. مرا بپرسی کاخر مرا ز تو غم نیست

12. اگر نیایی هست و اگر بیایی نیست

13. به بنده خسرو بوسی بده مکن حکمت

14. که بنده نیز حکیم است، اگر سنایی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
* بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
شعر کامل
مولوی
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* کاش آن به خشم رفته ما آشتی کنان
* بازآمدی که دیده مشتاق بر درست
شعر کامل
سعدی