امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 335

1. چه تیر بود که چشم تو ناگهان انداخت؟

2. که برنشانه دلهای عاشقان انداخت

3. شمایل قند رعنا و طبع موزونت

4. هزار فتنه و آشوب در جهان انداخت

5. کمال حسن تو جایی رسید در عالم

6. که خلق را به دو خورشید در گمان انداخت

7. وفا و مهر تو، ای یار بی وفا، ما را

8. جدا ز خدمت یاران و دوستان انداخت

9. به هر نفس غم عشقت هزار تیر بلا

10. به نزد خسرو مسکین ناتوان انداخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
* هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
شعر کامل
سعدی
* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عشق بی جلوه معشوق میسر نشود
* عقل دین کی برد آن وصف که دلّاله کند
شعر کامل
جامی