امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 342

1. بهار غالیه در دامن صبا سوده ست

2. به بوستان ز گل و لاله توده بر توده ست

3. ز ششرم بخشش ابر آفتاب رخ بنهفت

4. چنان که پیش کسی پیش روی بنموده ست

5. میان غنچه و گل هیچ کس نمی گنجد

6. مگر صبا که بسی در میانشان بوده ست

7. بیار باده پیمانه گران، که به عمر

8. کسی که باده نخورده ست، باد پیموده ست

9. بریز خون صراحی که این جهان صد خون

10. بریخته ست که دستش گهی نیالوده ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معلم گو ادب کم کن که من ناجنس شاگردم
* پدر گو پند کمتر ده که من نااهل فرزندم
شعر کامل
سعدی
* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
* واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
شعر کامل
حافظ