امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 371

1. سر زلف تو تا بجنبیده ست

2. بوی مشک ختا بجنبیده ست

3. بوی خون آمد از صبا ماناک

4. عاشقی را هوا بجنبیده ست

5. تا بجنبید زلف او از باد

6. ناف آهو ز جا بجنبیده ست

7. ما و دیوانگی دگر کان زلف

8. باز بر جان ما بجنبیده ست

9. جوش دلها به گرد او گویی

10. قلب صد یاد را بجنبیده ست

11. گر جگر گوشه نیست چشم مرا

12. خون چشمم چرا بجنبیده ست

13. می رود ذکر رفتنش بسیار

14. باز جای بلا بجنبیده ست

15. دی شنیدم ز آه سرد منش

16. دل چون آسیا بجنبیده ست

17. یاد خسرو نمی کند، یا رب

18. کاین سخن از کجا بجنبیده ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صدف وار گوهرشناسان راز
* دهان جز به لؤلؤ نکردند باز
شعر کامل
سعدی
* فارغ ز لباس عافیت باش چو نخل
* بر خاک نشین و سربلند همه باش
شعر کامل
خاقانی
* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی