امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 479

1. دردا که دگر ما را آن یار نمی پرسد

2. احوال دل پر خون دلدار نمی پرسد

3. می پرسم و می جویم در هر نفسی صد بار

4. او در همه عمر خود یک بار نمی پرسد

5. یار از سر یاربها با ما سخنی می گفت

6. امسال به دشنامی چون یار نمی پرسد

7. بیمار تب هجرم آن ماه طبیب من

8. دردا که طبیب من بیمار نمی پرسد

9. گر یار نمی پرسد خسرو چه کند آن را؟

10. شاه است و گدایان را از عار نمی پرسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من خود این سنگ به جان می‌طلبیدم همه عمر
* کاین قفس بشکند و مرغ به پرواز آید
شعر کامل
سعدی
* ضرورتست که آحاد را سری باشد
* وگرنه ملک نگیرد به هیچ روی نظام
شعر کامل
سعدی
* جهان را چنین است ساز و نهاد
* ز یک دست بستد به دیگر بداد
شعر کامل
فردوسی