امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 732

1. اینچنین تند که آن قلب شکن می آید

2. سهمی از غمزه او در دل من می آید

3. چه خطا رفت ندانم که بر ابرو زده چین؟

4. بهر آرا من آن ترک ختن می آید

5. سخنی از دهنش گفتم و زد بر دهنم

6. بهر هیچ آن همه خواری و زدن می آید

7. مستی و رندی و عاشق کشی و شیوه و ناز

8. هر چه گویند ازان تنگ دهن می آید

9. به وفاداری او گشت تنم خاک و هنوز

10. نکهت دوستی او ز کفن می آید

11. چشم بر هم زدی و گشت روان از نظرم

12. دور باشد که به یک چشم زدن می آید

13. خسروا، شعر تو اسرار خدا نیست مگر؟

14. کز سخنهای توام بوی حسن می آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به گفتگو نتوان اهل حال شد صائب
* خموش باش و سخن را مکن دراز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشقان را از جمالت عید باد
* جانشان در آتشت چون عود باد
شعر کامل
مولوی
* می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب
* هیچکس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
شعر کامل
جامی