امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 786

1. آنچه بتوان، در غمت جان می کشد

2. تا بدان غایت که بتوان، می کشد

3. می کشد خط بر مسلمانی لبت

4. وانگه از خون مسلمان می کشد

5. دیده تا خط ترا بالای لب

6. باد خط بر آب حیوان می کشد

7. حسن روز افزونت از اوج کمال

8. روی مه را داغ نقصان می کشد

9. زلف کاید بر لبت، گویی که دیو

10. خاتم از دست سلیمان می کشد

11. آنچه دل یک چند از زلفت کشید

12. از لب لعلت دو چندان می کشد

13. گر ز شوخی تیر بر دل می زنی

14. خسرو بیچاره از جان می کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* موش با جاروب در سوراخ نتوانست رفت
* خواجه با چندین علایق چون به حق واصل شود؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* از سرشک و از تپانچه چهرهٔ من شد چُنا‌نک
* گر ببیند باز نشناسد ز نیلوفر مرا
شعر کامل
امیر معزی