امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 986

1. شیوه کان ترک ماهرو داند

2. قتل یاران مهرجو داند

3. گر دلم خون کند، وگر سوزد

4. من کیم، زان اوست، او داند

5. گل چه داند که درد بلبل چیست؟

6. او همین کار رنگ و بو داند

7. شاهد مست گاه سنگ انداز

8. سر درویش را سبو داند

9. هر که در عشق دیده را تر کرد

10. آب روی خود آب جو داند

11. چند گویی دلت که دزدیده ست؟

12. بنده چشم ترا نکو داند

13. بی زبان شد ز دیدنت خسرو

14. کاو همه کار گفتگو داند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* نوح را کشتی شکست از لطمهٔ توفان عشق
* کس نیامد بر کنار از بحر بی‌پایان عشق
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مده ای حکیم پندم که به کار درنبندم
* که ز خویشتن گزیرست و ز دوست ناگزیرم
شعر کامل
سعدی