انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 101

1. ترا کز نیکوان یاری نباشد

2. مرا نزد تو مقداری نباشد

3. نباشد دولت وصلت کسی را

4. وگر باشد مرا باری نباشد

5. ترا گر کار من دامن نگیرد

6. ز بخت من عجب کاری نباشد

7. گلی نشکفت باری این زمانم

8. اگر در زیر این خاری نباشد

9. مرا کاندر کیایی خود دلی نیست

10. ترا بر دل از آن باری نباشد

11. به بازاری که جان را نرخ خاکست

12. دلی را روز بازاری نباشد

13. دل ایمن دار و بردار انوری را

14. کزو بهتر وفاداری نباشد

15. گر از پیوند او فخریت نبود

16. چنین دانم که هم عاری نباشد

17. گران آنکس برآید بر تو کو را

18. چو مجدالدین خریداری نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی
* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* آبنوسم در بن دریا نشینم با صدف
* خس نیم تا بر سر آیم کف بود همتای من
شعر کامل
خاقانی