انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. مرا گر چون تو دلداری نباشد

2. هزاران درد دل باری نباشد

3. چو تو یا کم ز تو یاری توان جست

4. چه باشد گر ستمکاری نباشد

5. مرا گویی که در بستان این راه

6. گلی بی‌زحمت خاری نباشد

7. بود با گرد ران گردن ولیکن

8. به هرجو سنگ خرواری نباشد

9. اگرچه پیش یاران گویم از شرم

10. کزو خوش خوی‌تر یاری نباشد

11. تو خود دانی که از تو بوالعجب‌تر

12. ستمکاری دل‌آزاری نباشد

13. چگونه دست یابد بر تو آن‌کس

14. کش اندر کیسه دیناری نباشد

15. چو اندر هیچ کاری پاسخ من

16. ز گفتار تو خود آری نباشد

17. اگر فارغ بود سنگین دل تو

18. ز بخت من عجب کاری نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
* خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
شعر کامل
حافظ
* رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند
* که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
شعر کامل
حافظ
* ز دشمن جفا بردی از بهر دوست
* که تریاک اکبر بود زهر دوست
شعر کامل
سعدی