انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 213

1. پای بر جای نیست همنفسم

2. چه کنم اوست دستگیر و کسم

3. در پی گرد کاروان غمش

4. از رسیلان نالهٔ جرسم

5. بر سر کوی او شبی گذرم

6. که حمایت کند سگ و عسسم

7. محرم پستهٔ لبت نشدم

8. تا نگفتم طفیلی و مگسم

9. گفتمش دل وصال می‌طلبد

10. راستی من هم اندرین هوسم

11. گفت با دل بگو که حالی نیست

12. ماحضر جز به هجر دست رسم

13. دل مرا گفت هم به از هیچت

14. رایگان هجر یافتم نه بسم

15. گویدم انوری در این پیوند

16. پای در پیش و پای بازپسم

17. گویم اینک از اینت می‌گویم

18. پای بر جای نیست همنفسم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چو گل شکفته بدم پیش ازین ز شادی وصل
* به غم فرو شدم اکنون بنفشه‌وار دریغ
شعر کامل
عطار
* چو ماه نو سر از پای تواضع بر نمی دارم
* اگر با آن بزرگی آسمان گیرد رکابم را
شعر کامل
صائب تبریزی