مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 770

1. همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد

2. چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد

3. سر خنب‌ها گشادم ز هزار خم چشیدم

4. چو شراب سرکش تو به لب و سرم نیامد

5. چه عجب که در دل من گل و یاسمن بخندد

6. که سمن بری لطیفی چو تو در برم نیامد

7. ز پیت مراد خود را دو سه روز ترک کردم

8. چه مراد ماند زان پس که میسرم نیامد

9. دو سه روز شاهیت را چو شدم غلام و چاکر

10. به جهان نماند شاهی که چو چاکرم نیامد

11. خردم گفت برپر ز مسافران گردون

12. چه شکسته پا نشستی که مسافرم نیامد

13. چو پرید سوی بامت ز تنم کبوتر دل

14. به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد

15. چو پی کبوتر دل به هوا شدم چو بازان

16. چه همای ماند و عنقا که برابرم نیامد

17. برو ای تن پریشان تو وان دل پشیمان

18. که ز هر دو تا نرستم دل دیگرم نیامد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که رفتند شهیدان غمت سوی عدم
* لاله ها غرقه به خون می دمد آن صحرا را
شعر کامل
جامی
* غنچه را لب‌بسته بینی نسترن را پاره‌دل
* لاله را در زیر خون بینی و نرگس را نزار
شعر کامل
عطار
* محمل لیلی ازین بادیه چون برق گذشت
* همچنان گردن آهو به تماشاست بلند
شعر کامل
صائب تبریزی