انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 229

1. دل را به غمت نیاز می‌بینم

2. کارت همه کبر و ناز می‌بینم

3. وان جامه که دی وصل ما بودی

4. اکنون نه بر آن طراز می‌بینم

5. صد گونه زیان همی پدید آید

6. سرمایهٔ دل چو باز می‌بینم

7. آنرا که فلک همی کند نازش

8. او را به تو هم نیاز می‌بینم

9. هین چند که زلف گردهٔ تو

10. بر دست غمت دراز می‌بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرمن بباد بر دهی از بهر گندمی
* وینم عجب که روضهٔ رضوان طلب کنی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
* بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
شعر کامل
حافظ