انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 230

1. سر آن دارم کامروز بر یار شوم

2. بر آن دلبر دردی‌کش عیار شوم

3. به خرابات و می و مصطبه ایمان آرم

4. وز مناجات شب و صومعه بیزار شوم

5. چون که شایسته سجاده و تسبیح نیم

6. باشد ای دوست که شایستهٔ زنار شوم

7. کار می‌دارد و معشوق و خرابات و قمار

8. کی بود کی که دگر بر سر انکار شوم

9. خورد بر عیش خوشم توبه فراوان زنهار

10. ببر می همی از توبه به زنهار شوم

11. تو اگر معتکف توبه همی باشی باش

12. من همی معتکف خانهٔ خمار شوم

13. رو تو و قامت موذن که مرا زین مستی

14. تا قیامت سر آن نیست که هشیار شوم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صفای باده روشن ز جوش سینه اوست
* تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد؟
شعر کامل
رهی معیری
* ساقیا دیوانه‌ای چون من کجا دربر کشد
* دختر رز را که نقد عقل کابین کرده‌اند
شعر کامل
حافظ
* شاه‌نشین چشم من تکیه گه خیال توست
* جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو
شعر کامل
حافظ