انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 276

1. ای دوست به کام دشمنم کردی

2. بردی دل و زان پسم جگر خوردی

3. چون دست ز عشق بر سر آوردم

4. از دست شدی و سر برآوردی

5. آن دوستیی چنان بدان گرمی

6. ای دوست چنین شود بدین سردی

7. گفتم که چو روزگار برگردد

8. تو نیز چو روزگار برگردی

9. گفتی نکنم چنین معاذالله

10. دیدی که به عاقبت چنان کردی

11. در خورد تو نیست انوری آری

12. لیکن به ضرورتش تو در خوردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بزمگاه چمن رو که خوش تماشایی است
* چو لاله کاسهٔ نسرین و ارغوان گیرد
شعر کامل
حافظ
* خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
* طاقت بار فراق این همه ایامم نیست
شعر کامل
سعدی
* به خاک پای عزیزان که از محبت دوست
* دل از محبت دنیا و آخرت کندم
شعر کامل
سعدی