انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 309

1. بی‌گناه از من تبرا می‌کنی

2. آنچه از خواریست با ما می‌کنی

3. سهل می‌گیرم خطاکاری تو

4. ورچه می‌دانم که عمدا می‌کنی

5. من خود از سودای تو سرگشته‌ام

6. هر زمان با من چه صفرا می‌کنی

7. کشتی عمرم شکستست ای عجب

8. چشمم از خونابه دریا می‌کنی

9. جان نخواهم برد امروز از غمت

10. وعدهٔ وصلم به فردا می‌کنی

11. ناز دیگر می‌کنی هر ساعتی

12. شاد باش احسنت زیبا می‌کنی

13. روی خوب تو ترا پشتی قویست

14. این دلیریها از آنجا می‌کنی

15. انوری چون در سر کار تو شد

16. بر سر خلقش چه رسوا می‌کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد
* یک ذره و صد مستی یک دانه و صد سیمرغ
شعر کامل
حافظ
* رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
* قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شعر کامل
حافظ
* بسر سر بالین من هر شب خیال زلف او
* دسته دسته سنبل خواب پریشان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی