انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 76

1. بدیدم جهان را نوایی ندارد

2. جهان در جهان آشنایی ندارد

3. بدین ماه زرینش در خیمه منگر

4. که در اندرون بوریایی ندارد

5. به عمری از آن خلوتی دست ندهد

6. که بیرون از این خیمه جایی ندارد

7. به نادر اگر بازی راست بازد

8. نباشد که با آن دغایی ندارد

9. نیاید به سنگی در انگشت پایی

10. که تا او درو دست و پایی ندارد

11. به معشوق نتوان گرفتن کسی را

12. که تا اوست با کس وفایی ندارد

13. بکش انوری دست از خوان گیتی

14. چنین چرب و شیرین ابایی ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کجا ویران بود آن جا امید گنج هست
* گنج حق را می‌نجویی در دل ویران چرا
شعر کامل
مولوی
* از بید جز افتادگی و عجز مجویید
* مجنون خدا را همه دم کار سجودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکنج زلف سیاه تو بر سمن چو خوشست
* دمیده سنبلت از برک نسترن چه خوشست
شعر کامل
خواجوی کرمانی