انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 259 - در مذمت اهل سوق

1. روزی پسری با پدر خویش چنین گفت

2. کان مردک بازاری از آن زرق چه جوید

3. گفتا چه تفحص کنی احوال گروهی

4. کز گند طمعشان سگ صیاد نبوید

5. عاقل به چنان طایفهٔ دون نگراید

6. مردم به سوی مزبله و جیفه نپوید

7. بازار یکی مزرعهٔ تخم فسادست

8. زان تخم در آن خاک چه پاشی که چه روید

9. امید مکن راستی از پشت بنفشه

10. تا روی تو چون لاله به خونابه نشوید

11. قولی نبود راست‌تر از قول شهادت

12. زان در همه بازار یکی راست نگوید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* این گردباد نیست که بالا گرفته است
* از خود رمیده ای است که صحرا گرفته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
* که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد
شعر کامل
حافظ