انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 54 - در حبس مجدالدین ابوالحسن عمرانی

1. آن شد که جهان لاف همی زد که من آنم

2. کز بوالحسنم راتبه هر روز سه مردست

3. زان روز که قصد فلک از غصهٔ رتبت

4. در گوشهٔ حبسش گرو حادثه کردست

5. بالله به نان و نمک او که جهان نیز

6. جز خون جگر یک شکم سیر نخوردست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روزگاریست که سودای بتان دین من است
* غم این کار نشاط دل غمگین من است
شعر کامل
حافظ
* بسر سر بالین من هر شب خیال زلف او
* دسته دسته سنبل خواب پریشان آورد
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه را هست همین داغ محبت که مراست
* که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
شعر کامل
سعدی