لینک اشتراک گذاری
کپی شد
انوری_دیوانرباعی ها
رباعی شمارهٔ 181 : شمشیر تو با خصم تو پیمان نکند
رباعی شمارهٔ 182 : سلطان غمت بنده‌نوازی نکند
رباعی شمارهٔ 183 : گلها چو به باغ جلوه را ساز کنند
رباعی شمارهٔ 184 : این طایفه گر مروت آیین نکنند
رباعی شمارهٔ 185 : قومی که در این سفر مرا همراهند
رباعی شمارهٔ 186 : گردون چو نشست و خاست تو می‌بیند
رباعی شمارهٔ 187 : چشم تو در آیینه به چشم تو نمود
رباعی شمارهٔ 188 : گفت آنکه مرا ره سلامت بنمود
رباعی شمارهٔ 189 : دستت به سخا چون ید بیضا بنمود
رباعی شمارهٔ 190 : با دل گفتم که عشق چون روی نمود
رباعی شمارهٔ 191 : شبها ز غمت ستم کشم باید بود
رباعی شمارهٔ 192 : گردون به وصال ما موافق زان بود
رباعی شمارهٔ 193 : دوشم ز فراق تو همه شیون بود
رباعی شمارهٔ 194 : یک نیم دمم از جهان به دست آمده بود
رباعی شمارهٔ 195 : بر عید رخت دلم چو پیروز نبود
رباعی شمارهٔ 196 : دل درخور صحبت دل‌افروز نبود
رباعی شمارهٔ 197 : گل یک شبه شد هین که چو گستاخ شود
رباعی شمارهٔ 198 : هر کو نه به خدمت تو خرسند شود
رباعی شمارهٔ 199 : آخر غم غور از دلم دور شود
رباعی شمارهٔ 200 : تسلیم چو بر حادثه پیروز شود
رباعی شمارهٔ 201 : آنرا که خرد مصلحت‌آموز شود
رباعی شمارهٔ 202 : با آنکه غم از دلم برون می‌نشود
رباعی شمارهٔ 203 : یک شب مه گردون به رخت می‌نگرید
رباعی شمارهٔ 204 : آن روز که بنده خاک خدمت بوسید
رباعی شمارهٔ 205 : بیداد فلک پردهٔ رازم بدرید
رباعی شمارهٔ 206 : زان پس که وصال روی در پرده کشید
رباعی شمارهٔ 207 : در مستی اگر ببرد خوابم شاید
رباعی شمارهٔ 208 : جان یک نفس از درد تو می‌ناساید
رباعی شمارهٔ 209 : یک در فلک از امید من نگشاید
رباعی شمارهٔ 210 : بس راه که پای همتم پیماید

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
* جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
شعر کامل
سعدی
* نماز شام قیامت به هوش بازآید
* کسی که خورده بود می ز بامداد الست
شعر کامل
سعدی
* من نمی‌گویم که عاقل باش یا دیوانه باش
* گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش
شعر کامل
فروغی بسطامی