عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. باز دلم عیش و طرب می‌کند

2. هیچ ندانم چه سبب می‌کند؟

3. از می عشق تو مگر مست شد

4. کین همه شادی و طرب می‌کند؟

5. تا سر زلف تو پریشان بدید

6. شیفته شد ، شور و شغب می کند

7. تا دل من در سر زلف تو شد

8. عیش همه در دل شب می‌کند

9. برد به بازی دل جمله جهان

10. زلف تو بازی چه عجب می‌کند؟

11. طرهٔ طرار تو کرد آن چه کرد

12. فتنه نگر باز که لب می‌کند

13. می‌برد از من دل و گوید به طنز:

14. باز فلانی چه طلب می‌کند؟

15. از لب لعلش چه عجب گر مرا

16. آرزوی قند و طرب می‌کند

17. گر طلبد بوسه، عراقی مرنج،

18. گرچه همه ترک ادب می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد و نیک بر ما همی بگذرد
* نباشد دژم هرکه دارد خرد
شعر کامل
فردوسی
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* سپاس از جهاندار هر دو جهان
* شناسندهٔ آشکار و نهان
شعر کامل
فردوسی