عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 104

1. به خرابات شدم دوش مرا بار نبود

2. می‌زدم نعره و فریاد ز من کس نشنود

3. یا نبد هیچ کس از باده‌فروشان بیدار

4. یا خود از هیچ کسی هیچ کسم در نگشود

5. چون که یک نیم ز شب یا کم یا بیش برفت

6. رندی از غرفه برون کرد سر و رخ بنمود

7. گفت: خیر است، درین وقت تو دیوانه شدی

8. نغز پرداختی آخر تو نگویی که چه بود؟

9. گفتمش: در بگشا، گفت: برو، هرزه مگوی

10. تا درین وقت ز بهر چو تویی در که گشود؟

11. این نه مسجد که به هر لحظه درش، بگشایند

12. تا تو اندر دوی، اندر صف پیش آیی زود

13. این خرابات مغان است و درو زنده‌دلان

14. شاهد و شمع و شراب و غزل و رود و سرود

15. زر و سر را نبود هیچ درین بقعه محل

16. سودشان جمله زیان است و زیانشان همه سود

17. سر کوشان عرفات است و سراشان کعبه

18. عاشقان همچو خلیلند و رقیبان نمرود

19. ای عراقی، چه زنی حلقه برین در شب و روز؟

20. زین همه آتش خود هیچ نبینی جز دود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
* حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
شعر کامل
حافظ
* از ترکتاز عشق کسی جان نمی برد
* این سیل بر خرابه وآبادمی زند
شعر کامل
صائب تبریزی
* به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
* به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم
شعر کامل
سعدی