عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 171

1. تا کی از دست تو خونابه خورم؟

2. رحمتی، کز غم خون شد جگرم

3. لحظه لحظه بترم، دور از تو

4. دم به دم از غم تو زارترم

5. نه همانا که درین واقعه من

6. از کف انده تو جان ببرم

7. چه شود گر بگذری تا من

8. چون سگان بر سر کویت گذرم؟

9. آمدم بر درت از دوستیت

10. دشمن آسا مکن از در، بدرم

11. دم به دم گرد درت خواهم گشت

12. تا مگر بر رخت افتد نظرم

13. خود چنین غرقه به خون در، که منم

14. کی توانم که به رویت نگرم؟

15. تا من از خاک درت دور شدم

16. نامد از تو که بپرسی خبرم؟

17. کرمت نیز نگفت از سر لطف

18. که: غم کار عراقی بخورم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بامداد آن لعبت خوش لب ز بهر بوی خوش
* چون گلاب پارسی بر زلف مشک‌آگین زند
شعر کامل
امیر معزی
* به چمن خرام و بنگر بر تخت گل که لاله
* به ندیم شاه ماند که به کف ایاغ دارد
شعر کامل
حافظ
* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی