عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 173

1. چه خوش بودی، دریغا، روزگارم؟

2. اگر در من نگه کردی نگارم

3. بدیدی گر فراقش چونم آخر

4. بپرسیدی دمی حال فگارم

5. نکرد آن دوست از من یاد روزی

6. به کام دشمنان شد روزگارم

7. چرا خواهد به کام دشمنانم

8. چو می‌داند که او را دوست دارم؟

9. عزیزی بودم اول بر در او

10. عزیزان، بنگرید: آخر چه خوارم؟

11. فرو شد روز من بی‌مهر رویش

12. چو شب تیره شده است این روزگارم

13. نه دلداری که باشد مونس دل

14. نه غمخواری که باشد غمگسارم

15. نمی‌دانم که دامان که گیرم؟

16. که تا از جیب محنت سر برآرم

17. عراقی، دامن غم گیر و خوش باش

18. که هم با تو درین تیمار یارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمرها در پی مقصود به جان گردیدیم
* دوست در خانه و ما گرد جهان گردیدیم
شعر کامل
سعدی
* مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی
* که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت
شعر کامل
سعدی
* از سهی سرو که در راستیش همتا نیست
* صفت قامت دلجوی شما می‌شنوم
شعر کامل
خواجوی کرمانی