عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 200

1. تا کی از دست فراق تو ستم‌ها بینیم؟

2. هیچ باشد که تو را بار دگر وابینیم

3. دل دهیم، از سر زلف تو چو بویی یابیم

4. جان فشانیم، اگر آن رخ زیبا بینیم

5. روی خوب تو که هر دم دگران می‌بینند

6. چه شود گر بگذاری تو دمی ما بینیم؟

7. ما که دور از تو ز هجرانت به جان آمده‌ایم

8. از فراق تو بگو: چند بلاها بینیم؟

9. خورد زنگار غمت آینهٔ دل به فسوس

10. نیست ممکن که جمال تو در آنجا بینیم

11. گم شد آخر دل ما، بر در تو آمده‌ایم

12. تا بود کان دل گم‌کردهٔ خود وابینیم

13. گر بیابیم دلی، بر سر کویت یابیم

14. ور ببینیم رخی، در دل بینا بینیم

15. روی بنمای، که امروز ندیدیم رخت

16. ای بسا حسرت و اندوه که فردا بینیم!

17. روی زیبای تو، ای دوست، به کام دل خویش

18. تا عراقی بنمیرد نه همانا بینیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
* به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
شعر کامل
سعدی
* خورشید و گلت خوانم هم ترک ادب باشد
* چرخ مه و خورشیدی باغ گل و نسرینی
شعر کامل
سعدی
* آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
* عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
شعر کامل
سعدی