عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 257

1. تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟

2. چون می‌شویم عاشق بر چهرهٔ تو باری

3. از گلبن جمالت خاری است حسن خوبان

4. مسکین کسی کزان گل قانع شود به خاری!

5. خواهی که همچو زلفت عالم بهم بر آید؟ژ

6. بنمای عاشقان را از طرهٔ تو تاری

7. آن خوشدلی کجا شد؟ وان دور کو که ما را

8. دیدار می‌نمودی، هر روز یک دو باری؟

9. ما را ز هم جدا کرد ایام ورنه ما را

10. با دولت وصالت خوش بود روزگاری

11. در پرده چند باشی؟ برگیر برقع از روی

12. تا روی تو ببیند یک دم امیدواری

13. در انتظار وصلت جانم رسید بر لب

14. از وصل تو چه حاصل، ما را جز انتظاری؟

15. جام جهان نمایت بنمای، تا عراقی

16. اندر رخت ببیند رخسار هر نگاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که عهد وفا به سر برمت
* و گر جفا به سر آید هزار چندینم
شعر کامل
سعدی
* دل صنوبریم همچو بید لرزان است
* ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
شعر کامل
حافظ
* هم ز وصف لبت زبان خجلست
* هم ز زلف تو مشک و بان خجلست
شعر کامل
اوحدی