عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 283

1. کی بود کین درد را درمان کنی؟

2. کی بود کین رنج را آسان کنی؟

3. کی بسازی چارهٔ بیچاره‌ای؟

4. بی‌دلی را کی دوای جان کنی؟

5. کی برون آیی ز پرده آشکار؟

6. چند روی خوب را پنهان کنی؟

7. چند رو گردانی از سرگشته‌ای؟

8. عاجزی را چند سرگردان کنی؟

9. در بیابان غمم، وقت این دم است

10. کابر رحمت بر سرم باران کنی

11. بسکه غم خوردم ز جان سیر آمدم

12. چند بر خوان غمم مهمان کنی؟

13. دود سوز من گذشت از آسمان

14. تا کیم در بوتهٔ هجران کنی؟

15. همچو ابراهیم از لطفت سزد

16. کز میان آتشم بستان کنی

17. چون عراقی سر نهاده در برت

18. هم سزد گر درد او درمان کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش
* چنین که حافظ ما مست باده ازل است
شعر کامل
حافظ
* نمی‌بینم از همدمان هیچ بر جای
* دلم خون شد از غصه ساقی کجایی
شعر کامل
حافظ
* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی