عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 44

1. هر که را جام می به دست افتاد

2. رند و قلاش و می‌پرست افتاد

3. دل و دین و خرد زدست بداد

4. هر که را جرعه‌ای به دست افتاد

5. چشم میگون یار هر که بدید

6. ناچشیده شراب، مست افتاد

7. وانکه دل بست در سر زلفش

8. ماهی‌آسا، میان شست افتاد

9. لشکر عشق باز بیرون تاخت

10. قلب عشاق را شکست افتاد

11. عاشقی کز سر جهان برخاست

12. زود با دوستش نشست افتاد

13. هر که پا بر سر جهان ننهاد

14. همت او عظیم پست افتاد

15. سر جان و جهان ندارد آنک:

16. در سرش بادهٔ الست افتاد

17. وآنکه از دست خود خلاص نیافت

18. در ره عشق پای‌بست افتاد

19. هان، عراقی، ببر ز هستی خویش

20. نیستی بهره‌ات ز هست افتاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن کس که تو را دارد از عیش چه کم دارد
* وان کس که تو را بیند ای ماه چه غم دارد
شعر کامل
مولوی
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی
* صبر برجور فلک کن تا برآیی رو سفید
* دانه چون درآسیا افتد تحمل بایدش
شعر کامل
صائب تبریزی