عراقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 96

1. در من نگرد یار دگربار که داند

2. زین پس دهدم بر در خود بار که داند؟

3. از یاد خودم کرد فراموش به یکبار

4. یادآورد از من دگر آن یار که داند؟

5. خون شد جگرم از غم و اندیشهٔ آن دوست

6. خشنود شود از من غمخوار که داند؟

7. بیمار دلم، خسته جگر از غم عشقش

8. آید به عیادت بر بیمار که داند؟

9. ای دشمن بدخواه، چه باشی به غمم شاد؟

10. باشد که شود دوست دگربار که داند؟

11. در بند امید، ای دل، بگشای دو دیده

12. باشد که ببینی رخ دلدار که داند؟

13. روشن شود این تیره شب بخت عراقی

14. از صبح رخ یار وفادار که داند؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از مردم بداصل نخیزد هنر نیک
* کافور نخیزد ز درختان سپیدار
شعر کامل
منوچهری
* طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
* ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
* که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
شعر کامل
سعدی