عراقی_عشاق‌نامهفصل دهم (فهرست)

قسمت هفتم-غزل

1. سهل گفتی به ترک جان گفتن

2. من بدیدم، نمی‌توان گفتن

3. جان فرهاد خسته شیرین است

4. کی تواند به ترک جان گفتن؟

5. دوست می‌دارمت به بانگ بلند

6. تا کی آهسته و نهان گفتن؟

7. وصف حسن جمال خود خود گو

8. حیف باشد به هر زبان گفتن

9. تا به حدی است شکر دهنت

10. که نشاید سخن در آن گفتن

11. گر نبودی کمر، میانت را

12. کی توانستمی نشان گفتن؟

13. ز آرزوی لبت عراقی را

14. شد مسلم حدیث جان گفتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی
* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* ای نفس خرم باد صبا
* از بر یار آمده‌ای مرحبا
شعر کامل
سعدی