عراقی_عشاق‌نامهفصل اول (فهرست)

قسمت چهارم-مثنوی

1. دل ما، چون چراغ عشق افروخت

2. خرمن خویشتن به عشق بسوخت

3. انجم افروز اندرون عشق است

4. علت حکم کاف و نون عشق است

5. چون ز قوت سوی کمال آمد

6. کرسی تخت لایزال آمد

7. عشق معنی صراط عشاق است

8. عشق صورت رباط عشاق است

9. تا ازین راه بر کران نشوی

10. در خور خیل صادقان نشوی

11. چون تویی صورت و تویی معنی

12. مکن از عشق خویشتن دعوی

13. خویشتن را مبین، چو عشق آمد

14. شربت عشق بی‌خود آشامد

15. هر که زین باده جرعه‌ای بخورد

16. به تن و جان خویش کی نگرد؟

17. اندرونی که درد او دارد

18. هرگز او را زیاد نگذارد

19. هر محبت، که در دلی پیداست

20. بی شک آن انقطاع غیر خداست

21. ابجد عشق، هر که خواهند نخست

22. ز آنچه آموخت لوح ذهن بشست

23. چون دلت تخته را فرو شوید

24. با تو این راز خود دلت گوید

25. ای دل، ای دل، خمیر مایه تویی

26. طفل را هست شیر و دایه تویی

27. جای عشقی و جای معشوقی

28. همگی از برای معشوقی

29. می‌روی در سرای خسته‌دلان

30. این کرم بین تو با شکسته‌دلان

31. منزلش دل شد و هوایش عشق

32. دوستش دل شد، آشنایش عشق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
* از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
شعر کامل
سعدی
* اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
* به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
شعر کامل
حافظ
* کدام آلاله می‌بویم که مغزم عنبرآگین شد
* چه ریحان دسته بندم چون جهان گلزار می‌بینم
شعر کامل
سعدی