عراقی_عشاق‌نامهفصل هفتم (فهرست)

قسمت اول-سر آغاز

1. ما مقیم آستان توایم

2. عندلیبان بوستان توایم

3. گر رویم از درت و گر نرویم

4. از تو گوییم و هم ز تو شنویم

5. چون که در دام تو گرفتاریم

6. از تو پروای خویش چون داریم؟

7. چون دم از آشنایی تو زنیم

8. میل بیگانگی چگونه کنیم؟

9. سر ما و آستانهٔ در تو

10. منتظر تا رویم در سر تو

11. تو مپندار کز در تو رویم

12. به سر تو، که در سر تو رویم

13. تا ز عشق تو جرعه‌ای خوردیم

14. دل بدادیم و جان فدا کردیم

15. تا به کوی تو راهبر گشتیم

16. جز تو، از هرچه بود برگشتیم

17. تا ز جان با غم تو پیوستیم

18. رخت هستی خویش بربستیم

19. تا ز شوق تو مست و حیرانیم

20. ره به هستی خود نمی‌دانیم

21. چون به سودای تو گرفتاریم

22. سر سودای خود کجا داریم؟

23. تاب حسن تو آتشی افروخت

24. دل ما را بدان بخواهد سوخت


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
* خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
شعر کامل
حافظ
* هر خم زلف تو یک جمع پریشان دارد
* وه که این سلسله صد سلسله جنبان دارد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی