عطار_اسرارنامهبخش نوزدهم (فهرست)

شمارهٔ 7-الحکایه و التمثیل

1. شبی خفت آن گدایی در تنوری

2. شهی را دید می‌شد در سموری

3. زمستان بود و سرما بود بسیار

4. گدا با شاه گفت ای شاه هشیار

5. تو گرچه بی‌خبر بودی ز سرما

6. فرا سرآمد این شب نیز بر ما

7. عزیزا در بن این دیر گردان

8. صبوری و قناعت کن چو مردان

9. بمردی صبر کن بر جای بنشین

10. بسر می در مدو وز پای بنشین

11. حکیمی در مثل رمزی نمودست

12. که صبر اندر همه کاری ستودست

13. همه خذلان مردم از شتابست

14. خرد را این سخن چون آفتابست

15. شتاب ازحرص دارد جان مردم

16. نگه کن حرص آدم بین و گندم

17. اگر نه حرص در دل راه داری

18. کجا از جنت الماوی فتادی

19. ز آدم حرص میراثست ما را

20. درازا محنتا آشفته کارا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی
* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی