عطاربلبل نامه (فهرست)

شمارهٔ 17-گفتار بلبل به حضرت سلیمان که یا نبی الله مستی ما از جام معنی است نه از می صورت

1. جوابش داد بلبل کای پیمبر

2. شراب ما ندارد جام و ساغر

3. مرا مستی ار آن صهبای معنی است

4. که جامش را شراب از آب طوبی است

5. دلم پروای آن پروانه دارد

6. که شمعش جز به خود پروا ندارد

7. کسی کو عاشق دیدار باشد

8. همیشه تا سحر بیدار باشد

9. چو ساقی دل ز می پر تاب دارد

10. کجا پروای خورد و خواب دارد

11. تنم زار ونزار است ای سلیمان

12. بگفت افزونترم از جمله مرغان

13. به دام عشق جانان مبتلایم

14. اسیر دام هجران و بلایم

15. ز من جز صورتی مرغان ندیدند

16. چو مرغان جان ندادند آن ندیدند

17. ز درد ما کسی باشد خبردار

18. که دائم همچو ما باشد جگرخوار

19. ز درد ما حریفی باشد آگاه

20. که او نبود ز راه عشق گمراه

21. ز درد ما کسی راهست بوئی

22. که باشد دایماً در جست و جوئی

23. از آن میها که من خوردم سحرگاه

24. ز دست ساقیان مجلس شاه

25. اگر یک قطره در حلق تو ریزند

26. ز تو عقل و خرد بیرون گریزند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن مسکین من بگداخت چون موم
* دل غمگین من بشکافت چون نار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
* تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* از گشایش نبود بهره تهی مغزان را
* پسته پوچ محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی