عطاربلبل نامه (فهرست)

شمارهٔ 37-در ختم حکایت

1. بشرح جان اگر ادراک داری

2. قدم بر فرق هفت افلاک داری

3. وگرنه با تو گفتم شرح اسرار

4. بود چون پیش اخشم بوی گلزار

5. چه سود آید ازین آیینه داری

6. که پیش چشم کور آیینه داری

7. تو شهبازی و مرغان خشم و شهوت

8. بپایت برنهادند بند غفلت

9. زیند دست غفلت پای بگشای

10. بفرق سر ره بی سر به پیمای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا می‌کن جفایت جمله لطف است
* خطا می‌کن خطای تو صواب است
شعر کامل
مولوی
* سبکبار مردم سبک‌تر روند
* حق این است و صاحبدلان بشنوند
شعر کامل
سعدی
* من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
* کسی دگر نتوانم که بر تو بگزینم
شعر کامل
سعدی