عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 141

1. ای بی نشان محض نشان از که جویمت

2. گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت

3. تو گم نه‌ای و گمشدهٔ تو منم ولیک

4. تا یافت یافت می‌نتوان از که جویمت

5. دل در فنای وحدت و جان در بقای صرف

6. من گمشده درین دو میان از که جویمت

7. پیدا بسی بجستمت اما نیافتم

8. اکنون مرا بگو که نهان از که جویمت

9. چون در رهت یقین و گمانی همی رود

10. ای برتر از یقین و گمان از که جویمت

11. در بحر بی نهایت عشقت چو قطره‌ای

12. گم شد نشان مه به نشان از که جویمت

13. تا بود که بویی از تو بیابد دلم چو جان

14. بیرون شد از زمان و مکان از که جویمت

15. در جست و جوی تو دلم از پرده اوفتاد

16. ای در درون پردهٔ جان از که جویمت

17. عطار اگرچه یافت به عین یقین تورا

18. ای بس عیان به عین عیان از که جویمت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من ده آن می احمر، به مصر و یوسفانم بر
* که سیرم زین بیابان و ازین من و ازین سلوی
شعر کامل
مولوی
* روضه خلد برین خلوت درویشان است
* مایه محتشمی خدمت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
* یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی