لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 146

1. رطل گران ده صبوح زانکه رسیده است صبح

2. تا سر شب بشکند تیغ کشیده است صبح

3. روی نهفته است تیر روی نهاده است مهر

4. پشت بداده است ماه هین که رسیده است صبح

5. بر سر زنگی شب همچو کلاه است ماه

6. بر در قفل سحر همچو کلید است صبح

7. ای بت بربط‌نواز پردهٔ مستان بساز

8. کز رخ هندوی شب پرده دریده است صبح

9. صبح برآمد زکوه وقت صبوح است خیز

10. کز جهت غافلان صور دمیده است صبح

11. سوخته گردد شرار کز نفس سوخته

12. گنبد فیروزه را فرق بریده است صبح

13. بوی خوش باد صبح مشک دمد گوییا

14. کز دم آهوی چین مشک مزید است صبح

15. نی که از آن است صبح مشک فشان کز هوا

16. نافهٔ عطار را بوی شنیده است صبح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* میوه نمی‌دهد به کس باغ تفرجست و بس
* جز به نظر نمی‌رسد سیب درخت قامتش
شعر کامل
سعدی
* احتمال نیش کردن واجبست از بهر نوش
* حمل کوه بیستون بر یاد شیرین بار نیست
شعر کامل
سعدی
* تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
* که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
شعر کامل
حافظ