عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 207

1. هر که را عشق تو سرگردان کرد

2. هرگزش چارهٔ آن نتوان کرد

3. چارهٔ عشق تو بیچارگی است

4. هر که بیچاره نشد تاوان کرد

5. سر به فرمان بنهد خورشیدش

6. هر که یک ذره تو را فرمان کرد

7. چون به زیبایی آن داری تو

8. این چنین عاشق زارم آن کرد

9. چشم خون‌ریز تو از غمزهٔ تیز

10. چشم این سوخته خون‌افشان کرد

11. چه کنی قصد به خونم که دلم

12. خویش را پیش رخت قربان کرد

13. جان عطار تو خود می‌دانی

14. که هوایت ز میان جان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرچند به عشرت گذرد فرصت پیری
* ایّام جوانی نتوان کرد فراموش
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند
* ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند
شعر کامل
حافظ
* گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
* مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ