عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 272

1. در قعر جان مستم دردی پدید آمد

2. کان درد بندیان را دایم کلید آمد

3. چندان درین بیابان رفتم که گم شدستم

4. هرگز کسی ندیدم کانجا پدید آمد

5. مردان این سفر را گم‌بودگی است حاصل

6. وین منکران ره را گفت و شنید آمد

7. گر مست این حدیثی ایمان تو راست لایق

8. زیرا که کافر اینجا مست نبید آمد

9. شد مست مغز جانم از بوی باده زیرا

10. جام محبت او با بوسعید آمد

11. تا داده‌اند بویی عطار را ازین می

12. عمرش درازتر شد عیشش لذیذ آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حسن و عشق پاک را شرم و حیا در کار نیست
* پیش مردم شمع در بر می کشد پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* صاحب دلی که نرد وفا عاشقانه باخت
* نقد دو کونْ در ره یار یگانه باخت
شعر کامل
جامی
* خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
* به فکر صید دگر باشد و شکار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی