صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6154

1. کی سخن خام از لب فرزانه می آید برون؟

2. باده چون شد پخته از میخانه می آید برون

3. از زبان خامه من لفظ های آشنا

4. در لباس معنی بیگانه می آید برون

5. دانه دل را تو پامال علایق کرده ای

6. ورنه خرمن ها ازین یک دانه می آید برون

7. ناله ناقوس دارد هر سر مو بر تنم

8. این سزای آن که از بتخانه می آید برون

9. در شبستان که بوده است و کجا می خورده است؟

10. آفتاب امروز خوش مستانه می آید برون

11. عالمی از داغ عالمسوز ما در آتشند

12. دود شمع ما ز صد کاشانه می آید برون

13. کعبه گر آید به استقبال من پر دور نیست

14. دود شمع ما ز صد کاشانه می آید برون

15. می تند گرد دهانش همچو خط عنبرین

16. هر حدیثی کز لب جانانه می آید برون

17. گرد هستی در حریم پاکبازان توتیاست

18. دست خالی سیل ازین ویرانه می آید برون

19. جامه فانوس می گردد ز غیرت شمع را

20. لاله ای کز تربت پروانه می آید برون

21. در سواد خامه من گفتگوی سهل نیست

22. زین نیستان نعره شیرانه می آید برون

23. هر کسی در عالم خود شهریار عالم است

24. وای بر جغدی که از ویرانه می آید برون

25. نفس را مگذار پا از حد خود بیرون نهد

26. می شود گم طفل چون از خانه می آید برون

27. می شود صائب ز بی تابی دل غواص آب

28. از صدف تا گوهر یکدانه می آید برون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در چمن هر دم که چون عرعر خرامان می‌شدی
* خنده بر بالای سرو بوستان می‌آمدت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چیده ایم از دو جهان دامن الفت چون سرو
* هر که از ما گذرد آب روان می دانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* شرح سنگین دلی و قصه شیرین باید
* که بکوه آید و برسنگ نویسد فرهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی