عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 302

1. چون لبش درج گهر باز کند

2. عقل را حاملهٔ راز کند

3. یارب از عشق شکر خندهٔ او

4. طوطی روح چه پرواز کند

5. هیچ کس زهره ندارد که دمی

6. صفت آن لب دمساز کند

7. تیرباران همهٔ شادی دل

8. غم آن غمزهٔ غماز کند

9. راست کان ترک پریچهره چو صبح

10. زلف شبرنگ ز رخ باز کند

11. نتوان گفت که هندوی بصر

12. از چه زنگی دل آغاز کند

13. ناز او چون خوشم آید نکند

14. ور کند ناز به صد ناز کند

15. ماه رویت چو ز رخ درتابد

16. ذره را با فلک انباز کند

17. همه ذرات جهان را رخ تو

18. همچو خورشید سرافراز کند

19. وه که دیوانگی عشق تو را

20. عقل پر حیله چه اعزاز کند

21. ماه در دق و ورم مانده و باز

22. بر امید تو تک و تاز کند

23. گفته بودی که برو ور نروی

24. زلف من کشتن تو ساز کند

25. سر نپیچم اگر از هر سر موی

26. سر زلف تو سرانداز کند

27. به سخن گرچه منم عیسی دم

28. جزع تو دعوی ایجاز کند

29. عنبر زلف تو عطارم کرد

30. واطلس روی تو بزاز کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غنچه را لب‌بسته بینی نسترن را پاره‌دل
* لاله را در زیر خون بینی و نرگس را نزار
شعر کامل
عطار
* گویند که در سینه غم عشق نهان کن
* در پنبه چسان آتش سوزنده بپوشم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی
* جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود
شعر کامل
حافظ